Sunday, March 25, 2007

هم زبانی کافی نیست، باید هم دل شویم/نازلی فرخی






هنوز راهی طولانی در پیش داریم
با گذشت بیش از 6 ماه از شروع کمپين يک ميليون امضا و تلاش بی وقفه و خالصانه ی اعضاء و فعالان، بسياری از اهداف اولیه ی آن تحقق يافته است. اما هنوز برخی اعتقاد دارند که تا تحقق کامل اهداف کمپین، راهی طولانی در پيش است. در طول اين ماه ها، روز به روز نيروهای جديد و تازه نفس، داوطلب فعاليت در کمپين شده اند. افراد جدید طبيعتا به همراه خود فکر و انديشه های جديدی به ارمغان آورده و می آورند و اهداف تازه ای خلق می کنند (اين سیال بودن، در واقع يکی از زيبايی های کمپين نسبت به ساير فعاليت های اجتماعی است).
البته در خلال این سیر متحول و پر نشاط، انتقاداتی هم به کمپين وارد می شود که در اين نوشته تلاش می کنم به برخی نيازها و اهداف جديد و انتقادهای مطرح شده اشاره کنم.
آگاهی حقوقی ناتمام می ماند
يکی از اهداف مهم کمپين که در جزوه آموزشی چهره به چهره و آموزش گروهی بر آن تاکید شده، گفتگوی رو در رو با شهروندان، آموختن از آنان و شنيدن مشکلات و درد های آنها و نیز آگاهی دادن درباره تاثیر قوانين تبعيض آميز و نابرابری های حقوقی است که شمار زيادی از زنان با تبعات تلخ این نابرابری ها دست و پنجه نرم می کنند.
تجربه ی ماه ها جمع آوری امضاء و گفتگو با گروهای مختلف زنان و مردان، من و بسياری از دوستانم را متوجه اين امر کرده است که بحث و آموزش درباره ی موارد متعدد نقض حقوق زنان (که تعداد آنها هم بسيار زياد است) در عرض 30 دقيقه، امری مشکل و تا حدی غير ممکن است. در کارگاه های آموزشی کمپین که به داوطلبان نزديک به 3 ساعت آموزش حقوقی می دهیم، باز هم شاهد آن هستیم که پرسش های بی شماری داوطلبان را با خود درگیر می کند، حال چطور می توان انتظار داشت در عرض حداکثر 30 دقيقه بتوانيم اين اطلاعات را (در حالی که انتقال دهنده های آن ها نیز متخصصان حقوقی نيستند) به نحو کامل و شایسته به فردی دیگر انتقال دهيم؟
در واقع ما با اين روش تنها کاری که می توانيم انجام دهیم اين است که گروهی از زنان و مردان را نسبت به وجود اين قوانين مطلع کنيم و جرقه اولیه را در ذهن آنها ايجاد نمائيم. و سپس امیدوار باشیم که اگر کسی به این مسائل حساس شود خود وظیفه ی دانستن بیشتر در این موارد قانونی را برعهده گیرد. در واقع می خواهم بگویم که با توجه به محدودیت زمانی در گفتگوهای چهره به چهره، يکی از مهمترين اهداف کمپين یعنی آموزش حقوقی، ناتمام رها می شود و بار مسئو ليت و اتمام کار بر عهده اکثريتی می افتد که بيش از شنيدن مسائل حقوقی از زبان داوطلبان نسبت به آن کم توجه و يا بی توجه بودند (تضمینی هم وجود ندارد که اکثر آنان پس از این گفتگوها به این مباحث علاقه مند شوند و آن را دنبال کنند). از این رو کمپين با توجه به این مسئله هرگز نخواهد توانست نسبت به میزان عمق و گستردگی آگاهی حقوقی در سطح افکار عمومی جامعه قاطعانه اظهار نظر کند.
درست است که برای حل کامل اين مشکل، کاری از دست فعالان زحمتکش کمپين بر نمی آيد . اما راهکاری که شايد بتواند به کمرنگ ساختن اين مشکل ما را یاری رساند٬ اين است که به برگزاری جلسات و سمينارهای حقوقی با حضور کارشناسان و صاحب نظران توجه و سرمايه گذاری بيشتری معطوف داريم. تا به حال اين گونه سمينارها با پيگيری مستمر فعالين کمپين در چند دانشگاه و مراکز ديگر برگزار شده است٬ اما بايد تلاش کنيم که چنین سمینارهایی را در تمامی دانشگاهها (يا حداقل آنهايی که تشکل های دانشجويایی اش به کمپين پيوسته اند) برگزار کنيم.
از طرفی ما می توانیم با برگزاری تئاتر های خيابانی، جلسات بحث و... در ساير نقاط شهر به گسترش اين هدف کمک کنيم (اين امر البته مستلزم آن است که حساسيت حکومت را بشناسيم، ميزان هزينه هایی که باید بپردازیم را مشخص کنیم، و بالاخره پیش از آغاز هر فاز جدید، مسیرهای پيشروی کمپين را در مسیرهای جدید از قبل تعیین کنيم).
پیوند عمیق تر داوطلبان جدید با اعضای قدیمی تر
مشکل ديگری که کمپين با آن مواجه است؛ کثرت داوطلبانی است که به کمپين می پيوندند٬ کارگاه های آموزشی را می گذرانند اما پس از جمع آوری امضا عملاً غير فعال می شوند، یا ارتباطشان با کمپين و ديگر اعضا به حداقل می رسد. البته اين مشکل با ايجاد کميته پيگيری و تماس مستمر با اين افراد تا حدودی حل شده و اين داوطلبان به مشارکت بيشتر در کمپين تشويق شده اند. اما همانطور که می دانيم آنچه که باعث استمرار هر حرکت و تداوم آن می شود، دوستی و همدلی ميان فعالان و تلاشگران آن حرکت است . پس یکی از راه های حل این مشکل شاید این باشد که ما داوطلبان و فعالان کمپين با برگزاری نشست ها و جلسات پيگيری مداوم و آگاهی از تجربيات و ايده های ديگر داوطلبان از نزديک ٬ در راه ایجاد دوستی های بیشتر گام برداریم.
راه دیگری که باعث همدلی و همیاری بیشتر میان داوطلبان می شود روش جمع آوری امضا به صورت گروهی است ٬ که از يک سو ميزان خطرات احتمالی برای جمع کنندگان امضا را کاهش می دهد و از سوی ديگر باعث انتقال تجربيات و دانسته های اعضا به يکديگر و آشنايی داوطلبان و استحکام دوستی ميان آنها (در یک عمل هماهنگ جمعی) می شود.
اما اينجا لازم می دانم نکته ای را اشاره کنم، اگر دوستانی که سابقه بيشتری در جنبش زنان دارند تا آنجا که امکان دارد در اين جلسات پيگيری یا هنگام جمع آوری امضاهای گروهی شرکت کنند و تجربيات و دانسته های خود را در اختيار تازه واردان قرار دهند٬ می توانند با نيروهای فعال و پر شوری که قصد فعالیت بیشتر در جنبش زنان را دارند٬ آشنا شوند و آن ها را به مشارکت بيشتر دعوت کنند. همچنين با اين کار، نیروهای تازه نفس و کسانی که آشنايی کمتری با جنبش زنان و سابقه اش دارند متوجه می شوند که اين حرکت ها متولی خاصی ندارد و متعلق به همه زنان ايران است.
در تحکیم دوستی و محبت میان فعالان کمپین، راه دیگری که به نظرم می رسد برقراری و گسترش تورهای مسافرتی و برگزاری "گل گشت" های دسته جمعی است. این گل گشت ها چند ویژگی دارد که مهم ترین آن، همکاری و نزدیکی بیشتر گروهی در ساعت های متوالی است که این کار می تواند باعث آشنایی بیشتر اعضا با یکدیگر و نیز افزایش روحیه همکاری و مساعدت بین اعضا شود.
اهمیت توانمندسازی اعضای جدید
توانمند سازی زنان يکی ديگر از مهمترين اهدافی است که در جزوه آموزشی کمپین بر آن تاکيد شده. با نگاهی گذرا به سايت اصلی کمپين متوجه می شويم که اکثر کسانی که نام شان به عنوان نويسنده مقاله و يا به عنوان مکتوب کردن تجربه ای (در بخش کوچه به کوچه) به چشم می خورد کسانی هستند که قبلا به نحوی دست به قلم بوده اند ( چه در روزنامه ها، مجلات، سايتهای اينترنتی و يا وبلاگهای شخصی).
تمرکز ناخواسته بر نام های خاص در کنار عدم اعتماد به نفسی که در بسياری از زنان وجود دارد باعث شده که خيلی ها که فکر و ايده و تجربه ای برای نوشتن دارند از نوشتن امتناع کنند. از سوی دیگر از آن جایی که سايـت کمپين تنها مرجع رسمی کمپين است٬ عده ای بر اين عقيده اند که مقالات ارائه شده در آن بايد گزينش شوند و از سطح بالايی برخوردار باشند.
برای رفع اين مشکل راهی که به نظر می رسد اين است که اقدام به تاسيس چندين وبلاگ گروهی کنيم و در کارگاه های آموزشی آنها را به داوطلبان معرفی کنيم و از آنها بخواهيم که نوشته ها و نظرات خود را در آن وبلاگ ها قرار دهند. اين وبلاگ ها هم می توانند وظيفه ياهو گروپ کمپين را انجام دهند و ما را از نظرات افرادی که شايد هرگز فرصت صحبت با آنها را پيدا نمی کنيم آگاه می کنند و هم داوطلبان را تشويق می کند که در فضاهايی غير رسمی و خودمانی دست به قلم بشوند و نظرات خود را بيان کنند. دیگر اينکه باعث گسترش کمپين در فضای مجازی و آشنايی بيشتر کاربران اينترنت با اهداف کمپین می شود و اين امر امکان تبادل نظر میان فعالان را هم افزايش می دهد.
کارگاه نوشتن، کارگاهی موفق
تجربه ای که در کمپين با آن مواجه بوديم و بسيار تجربه شيرين و جالبی بود کارگاه آموزشی نوشتن (آموزش نگارش) بود. گسترش اين گونه کارگاه های آموزشی راه موثری در جهت توانمند سازی و ايجاد هم دلی ميان اعضا است و از سوی دیگر به گسترش مکتوبات زنانه در کشور یاری خواهد رساند.
همچنين برگزاری کارگاه های حساسيت جنسيتی، آشنايی با تاريخ و جنبش زنان در ايران و کارگاه هایی از این دست که تاکنون در کمپین به صورت پراکنده پیگری شده در جهت توانمند سازی داوطلبان و تشويق آنها برای حضور مداوم در حرکت جنبش زنان بسيار موثر است.
در ضمن می توان با دعوت و مصاحبه با زنانی که در زندگی خود به صورت مستقيم درگير اثرات مخرب قوانين تبعیض آمیز هستند و يا از آن گذر کرده اند، راه بيان مشکلات را برای زنان در کمپين بگشاييم و از طریق می توانيم به درک بهتر قوانين کمک کنیم.
گسترش جذب داوطلبان جدید
پس از گذشت چند ماه از کمپين طبيعی است که اعضایی که تا امروز به صورت فعالانه در امر جمع آوری امضا تلاش کرده اند خسته شوند، درنتیجه برای مدتی (موقت يا دائمی) در حوزه جمع آوری امضاء غير فعال شوند و يا در کميته های ديگر به فعاليتی غير از جمع اوری امضا مشغول شوند. البته همواره عده ای ديگر داوطلب جمع آوری امضا می شوند. اما از آنجايي که بايد کمپين در کوتاهترين دوره زمانی ممکن (2 سال) خاتمه يابد٬ در نتيجه بايد روز به روز تعداد امضاها سير صعودی طی کنند. بنابراين با توجه به خستگی و ريزش طبيعی نيروها بهتر است تسهيل گران و داوطلبانی که ميان مردم می روند توجه بيشتری به جذب داوطلب نمايند تا اين نقص جبران شود.
از سوی دیگر گسترش سمينارها و همايش ها و جلسات بحث علاوه بر کارکردی که قبلا ذکر شد، در زمینه جذب داوطلبان جدید به کمپین نیز کمک بزرگی خواهد بود.
اما برای گسترش هر چه بیشتر کمپین و رسیدن به اهداف آن می توان طرح های دیگری را در نظر داشت که از جمله می توان به گسترش کارهای تبليغاتی و نمايشی در سطح جامعه اشاره کرد. این چنین اقدامات تبلیغاتی برای کمپین ممکن است تاثیر مستقیمی در تعداد امضاءها یا گسترش آموزش حقوقی نداشته باشد، اما می تواند با جذب نیروهای جدید به کمپین یک میلیون امضاء، به اهداف مهم این کارزار دسته جمعی یاری رساند.

No comments: